ارتباط با کودک درون چگونه صورت می گیرد؟

بخش بزرگی از احساسات و رفتار های ما مربوط می شود به کودک درونمان. در این مقاله یاد می گیریم که چرا و چگونه ارتباط با کودک درون خود برقرار نماییم.

ارتباط با کودک درون چرا اهمیت دارد؟

بخشی از قسمت ناخود آگاه ذهن ما کودک درون ما است. جایی که همه تجربه های تلخ و شیرین کودکی مان آن جا به ثبت رسیده است. در واقع او هنوز هم وجود دارد و خیلی وقت ها نسبت به مسائل مختلف زندگی ما واکنش نشان می دهد. گاهی بازیگوش می شود، گاهی بی حوصله و ناسازگار و گاهی نیز سرشار از انرژی. او ممکن است در گذشته بسیار آسیب دیده باشد. مثلا مرگ والدین را تجربه کرده یا آزار و سوء استفاده های مختلف دیده باشد. اما همه این ها در ناخود آگاه او ثبت شده و نیاز است که به احساسات او رسیدگی شود.

در مقاله کودک درون توضیح داده ایم که چرا برخی افراد در بزرگسالی هیچ نشاط و شادی را در خود احساس نمی کنند. اما نمی دانند که این کودک درون آن ها است که سکان کشتی را به دست دارد و باید به سراغ او بروند و از او دلجویی نمایند تا از این رنج رها گردند. برای درک بهتر این مطلب می توانید دوره رهایی از رنج را سایت تهیه کرده و استفاده نمایید.

برای مثال کودکی را در نظر بگیرید که پدر و مادر او دائما سرزنشش می کنند. به او می گویند که توانایی انجام هیچ کاری را ندارد. حالا او در سنین بالاتر هر گاه بخواهد فعالیتی را شروع کند، ترس از شکستی که در ناخود آگاه او ایجاد شده است، اجازه شروع را به او نمی دهد. بنابراین می توان درک کرد که چرا مهم است که راه ارتباط با کودک درون خود را بدانیم تا از او دلجویی نماییم.

ارتباط با کودک درون چگونه صورت می گیرد؟

کودک درون ما در ناخود آگاه ما وجود دارد و همیشه در حال خدمت رسانی به ما است. او برای بهتر عمل کردن فقط نیازمند محبت و توجه است. دوست دارد دیده شود و به او توجه شود. با عشق ورزیدن و قدردانی از او در واقع کمک بزرگی به خودمان می کنیم. زیرا اگر او را نادیده بگیریم، ظلم بسیار بزرگی به او و خود کرده ایم. او بسیار قدرتمند است، پس او را دریابیم و از او سپاسگزار باشیم.

حال اگر وجود او را باور کردیم و حضورش را جدی گرفتیم، بخش مهمی از مسیر را طی نموده ایم. سپس باید سعی کنیم با او ارتباط برقرار نماییم و به حرف های دلش گوش کنیم. اگر آسیب دیده است، از او بپرسیم که از چه چیزی دلخور است و احساساتش را بشناسیم و درک کنیم. نیاز هایش را ببینیم، از او حمایت کنیم. به او بگوییم که دوستش داریم و اگر باعث دلخوری اش شده ایم، از او بخواهیم که ما را ببخشد.

راه کار هایی برای برقراری ارتباط با کودک درون:

• در فضای آرامی قرار بگیرید و تصور کنید که می خواهید او را ببینید. تصویر او را ، سنش را و یا نیاز هایش را و …
• گاهی برای کودک درون خود نامه بنویسید و با او صحبت کنید. این کار را با دست راست انجام دهید و سپس با دست چپ از زبان او بنویسید. (البته اگر چپ دست هستید برعکس عمل کنید)
• ابتدا ممکن است شما را پس بزند، اما شما از او دوری نکنید و به حرف هایش گوش کنید.
• با او به گذشته سفر کنید و خاطرات خوب و لذت بخش قبل را یادآوری کنید.
• به او بیشتر از قبل محبت کنید و بگویید که دوستش دارید.
• هنگام انجام این کار روی تنفس خود بیشتر تمرکز کنید.
• از او بخواهید که بیشتر با هم وقت بگذرانید.
• احساس اعتماد و امنیت کامل به او بدهید.
• اگر او خشمگین و نا امید بود، ابتدا احساسات او را بپذیرید و سپس از او دلجویی کنید تا آرام شود.
• به او بگویید که مقصر مشکلات مختلف زندگی، او نیست و هیچ کودکی مستحق تحقیر و تنبیه نمی باشد.

چکیده :

اگر حین ارتباط با کودک درون، لحظات سختی را سپری کردید، او را قضاوت و سرزنش نکنید. یادتان نرود که او در واقع همان خود شما است، بنابراین از همه تلاش های خوب او سپاسگزار باشید و از این که تا به الان این قدر قوی بوده تشکر کنید. اشتباهات قبل را سعی کنید فراموش کنید و از کودک درون خود به دلیل همراهی اش با شما سپاسگزاری کنید تا به او احساس خوب بدهید.

حسرت خوردن برای گذشته ای که گذشته است هیچ فایده ای ندارد. حتما اگر ما در گذشته کار اشتباهی انجام داده ایم، در آن زمان فکر می کردیم که در حال اخذ درست ترین تصمیم هستیم. پس ملامت کردن خود را کنار بگذارید تا کودک درونتان بیشتر از این آزار نبیند. زیرا این سرزنش کردن خود دلیل مبتلا شدن به خیلی از اختلالات روحی و روانی می باشد. با امید به این که بتوانید با کودک درون خود ارتباط برقرار نمایید و او را بیشتر از قبل شاد و سر زنده بسازید.