افسردگی و ناراحتی چرا به سراغ ما می آید؟
ما انسان ها ممکن است در برهه ای از زندگی خود احساس افسردگی و ناراحتی داشته باشیم. گاهی این احساس موقت است و گاهی نیز طولانی. در این مقاله به علت های بروز آن می پردازیم.
افسردگی و دلمردگی
افسردگی و ناراحتی چیست؟
همه ما انسان ها ممکن است گاهی افسردگی و ناراحتی را تجربه کرده باشیم. حال ممکن است دلیلی برای آن وجود داشته باشد و گاهی نیز بدون هیچ دلیل خاصی غمگین می شویم. اما اگر این احساس موقت و گذرا باشد، مشکل خاصی نیست. ولی گاهی این حس به صورت طولانی مدت در ما می ماند که باعث بروز علائم دیگری نیز می گردد. علائمی چون بی انگیزه بودن و نا امیدی که تاثیر آن در بخش های مختلف زندگی به ما آسیب خواهد رساند.
حال اگر افسردگی شدید را نادیده بگیریم، عوارض آن مرتب شدید تر می گردد و ممکن است به مرور زمان صدمات جبران ناپذیرتری را همچون خودزنی، خودکشی و یا از این قبیل به ما وارد نماید. عوامل بسیار زیادی می تواند باعث ایجاد این حالات در ما گردد. مثلا از دست دادن عزیزان، عدم برقراری با دیگران، مشکلات شخصی، مصرف برخی دارو ها و یا ژنتیک می توانند باعث بروز افسردگی ما شوند.
علايم افسردگی و ناراحتی چیست؟
احساس نا امیدی و بی انگیزه بودن یکی از مهم ترین علائم افسردگی در افراد می باشد. زیرا به دنبال آن احساس بی ارزش بودن نیز به او دست خواهد داد و همین مسئله باعث می شود احساس پوچی بیشتری را تجربه نماید. برخی از افکار منفی، مانند احساس خودکشی در پی افسردگی شدید حاصل می گردند. زیرا فرد نوسانات خلقی بسیار زیادی دارد و تمایل بسیار زیادی به خودکشی در او پدیدار می گردد.
احساس دائمی خستگی و اختلال خواب نیز یکی دیگر از علائم افسردگی و ناراحتی می باشد. حال ممکن است از بی خوابی رنج ببرد یا این که فرد در چنین شرایطی دیگر حتی کار های مورد علاقه خود را نیز انجام ندهد. زیرا انرژی او بسیار کاهش یافته و در خود احساس ناتوانی می کند.
استرس و اضطراب معمولا با افسردگی همراه هستند. علائمی چون حس بیقراری، گریه کردن، خشم و عصبانیت، تغییر اشتها، تعریق زیاد بدن، لرزش دست و عدم تمرکز نیز از دیگر علائم اضطراب هستند که در پی افسردگی و ناراحتی در فرد بروز می کنند.
بهبود علائم افسردگی و ناراحتی چگونه امکان پذیر است؟
قبل از هر چیز پیدا کردن علت افسردگی و ناراحتی بسیار مهم است. با شناخت علت مشکل، قطعا مسیر بهبود آسان تر می گردد. نکته بعدی این که خودتان را به همان شکل که هستید بپذیرید و درک کنید که شما نمی توانید روی همه بخش های مختلف زندگی کنترل داشته باشید. انتظارات عجیب و غریب از خود نداشته باشید و این را بپذیرید که مسیر موفقیت و آرامش هر شخصی با دیگری فرق دارد.
سعی کنید افکار مزاحم را از ذهن خود دور کنید. با کم رنگ کردن افکار آزار دهنده می توانید احساس خود را بهتر کنید. کار هایی که حال شما را خوب می کند، انجام دهید. کار هایی که برایتان لذت بخش است مانند دوچرخه سواری، نواختن و یا گوش کردن موسیقی، پیاده روی، کشیدن نقاشی و … تغذیه خود را اصلاح کنید و غذا هایی را که سروتونین را در شما تقویت می کند، بیشتر مصرف کنید. همچنین سعی کنید خواب کافی و با کیفیت داشته باشید. ضمن این که ورزش هایی مانند مدیتیشن و یوگا را نیز انجام دهید تا میزان استرس را در خود کم کنید.
اگر با انجام راه کار های ارائه شده احساس بهبودی ندارید، بهتر است از یک مشاور کمک بگیرید. علايم افسردگی را دست کم نگیرید، زیرا عدم توجه و درمان آن باعث می شود بیماری حاد تر گردد و مسیر درمان سخت تر شود. گفتگو و مشورت کردن با یک مشاور یا متخصص در این زمینه کمک می کند ریشه مشکل شما پیدا شده و در نهایت درمان مناسب با شرایط شما اعمال گردد.
چکیده:
فردی که افسردگی دارد ممکن است زود رنج شود یا این که بسیار تحریک پذیر بوده و پرخاشگری نماید. اگر در نزدیکان خود علائم افسردگی را احساس کردید، سعی کنید او را درک کرده و کلمات آزار دهنده او را به خود نگیرید. اما باید از او بخواهید که برای بهبود بیماری خود اقدام کند. البته شما نمی توانید مسئولیت همه مسائل را به عهده بگیرید و روند درمان او بستگی به میزان همکاری او با درمانگر، در این زمینه خواهد داشت. همین که به او بگویید که آمادگی دارید در مسیر بهبود و درمان کمکش کنید، کنارش هستید و به او احساس خوب خواهید داد، بسیار کافی و عالی می باشد.
دیدگاهها (0)