حرف زدن با کودک درون چگونه است؟
در این مقاله درمورد حرف زدن با کودک درون و ارتباط گرفتن با او توضیح می دهیم. و اینکه این موضوع چقدر مهم است.
گفتگو با درون
ما همیشه در حال گفتگوی درونی هستیم و با کودک درون خودمان حرف می زنیم. حال ممکن است این گفتگو بسیار امیدوار کننده و تشویق کننده باشد. ممکن است که در بسیاری از مواقع هم نا امید کننده، سرزنشی و بسیار مخرب باشد. بنابر این اتفاقی که می افتد این است کودک درون دائما در حال آزار دیدن وسرزنش و قضاوت است.
به قول خانم Debbie Ford مانند زن پدری با عصای چوبی می افتیم به جانش و تا می تواند کتکش می زنیم و زخمیش می کنیم.
طفلی که دنبال عشق است
حرف زدن با کودک درون ما مانند صحبت کردن با طفلی است حساس که نیاز به توجه و گفتگوی محبت آمیز و بخشش دارد. این کودک نیاز دارد که به او توجه کنیم و دوستش داشته باشیم به او عشق بورزیم و به آن توجه کنیم ،او را قضاوت نکنیم و اجازه دهیم اشتباه کند. اگر کاری برخلاف میل ما انجام داد او را ببخشیم این کودک درون معصوم، نیازمند چشم پوشی ما از خطاهایش است. او دوست دارد که بخشیده شود و دوستش داشته باشیم و همچون طفلی کوچک او را در آغوش بگیریم و آرامش کنیم.
غرق در روزمرگی
ما خود را در روزمرگی ها غرق کرده ایم هر روز که بیدار می شویم شروع به دویدن و تلاش می کنیم بدون اینکه حتی لحظه ای بایستیم و نظاره گر تلاشهایمان باشیم و از خود قدردانی کنیم. شما تصور کنید خدمتکاری را استخدام کرده اید که مدام مشغول خدمت رسانی به شما است. هر آنچه که دستور می دهید انجام می دهد و آماده خدمت رسانی به شما است بدون اینکه از شما دستمزدی بخواهد هر آنچه که شما بخواهید را برایتان فراهم می سازد.
در ادامه
ولی در عوض شما نه تنها به او حقوق و پاداشی نمی دهید و از او تشکر هم نمی کنید بلکه او را سرزنش می کنید و با خشم و بی رحمی او را می آزارید. او را قضاوت می کنید و با بی رحمی از او انتقاد می کنید و تحقیرش می کنید. با قضاوت و سرزنش او را می آزارید و هر روز و هر لحظه حالش را بدتر می کنید. به تمام توانمندیها و کارهایی که انجام داده بی اعتنا هستید و او را می آزارید. توجهی به او نمی کنید تمام تلاشهای او را ندیده می گیرید و حال او را بد می کنید.
حرف زدن با کودک درون نیاز به توجه دارد
کودک درون شما دقیقا مانند این خدمت کار در حال انجام وظایفش است به رایگان و بدون چشم داشت او فقط نیازمند توجه و محبت شما است. او نیاز دارد که مورد توجه قرار بگیرد و به او عشق برسانید. از او قدردانی کنید، با او بد رفتاری نکنید و کمال طلب نباشید. کمال طلبی بزرگترین ظلم است به این وجودیت معصوم و مهربان که همیشه منتظر نیم نگاه و کوچک ترین توجه شما است. سپاسگزار باشید، او را ندیده نگیرید این بالا ترین ظلم به خودتان و کودک درونتان است که شما را از رساندن موهبت های عظیم این موجودیت قدرتمند محروم می کند. برای اطلاعات بیشتر پست کودک درون یعنی چه و نقش آن در زندگی چیست؟را مطالعه کنید.
بخشش
خودت را رها کن فارغ از هر گونه خشم و نگرانی همه چیز را به او بسپار. درست است که کودکی است مهر طلب ولی بسیار قدرتمند و قادر است که به نیروی ازلی عشق وصل است. از انجام سخت ترین امور بر می آید فقط کار تو باید جلب اعتماد آن کودک درونی باشد و برایش کمی وقت بگذاری و به او توجه کنی با او مهربان باشی، کودک درون را همان طوری که هست بپذیری این تنها راه دوست شدن با این گوهر درونی است. در این زمان باید بدانی که به چه قدرت عظیمی وصل می شوی و از حضور ارزشمند درونت شگفت زده خواهی شد. حرف زدن با کودک درون را هر روز انجام دهید تا تاثیر آن را ببینید.
در حرف زدن با کودک درون مهربان باشید
از تو می خواهم با خودت مهربان باشی و با ملایمت رفتار کنی، کودک درونت را دوست بداری و کمی بیشتر و به خودت توجه کنی. از اشتباهاتت بگذری و خودت را رها کنی به خود اجازه دهی تجربه کنی زندگیت را آن طور که هست، آن طور که باید باشد و همین طور که در این لحظه هست بپذیر خودت را دوست داشته باش، عاشقانه با تمام کاستی هایی که داری. درست همین طور که هستی اگر مادر هستی اگر پدری و یا فرزندی و یا معلم و کارمند یا دست فروش و دوره گرد در ابتدا خودت را همین طور که هستی بپذیر و دوست بدار. تو همین طور که هستی دوست داشتنی هستی تو همین طور که هستی مورد توجه و عشق خداوند هستی .
کودک درون تو سایهای است که مربوط به زمان کودکی تو میباشد و اما در زمانی که به سن نوجوانی میرسی، نا خواسته از کودک درون جدا میشوی و درگیر مسائل و استرسهای زندگی میشوی. اما آن کودک درون همیشه وجود دارد و منتظر توجه تو است. گاهی این کودک درون آنقدر زخمی است اما تو نمیخواهی که احساسات خود را ببینی و آن را پنهان میکنی، اما باید در مورد این مسائل بیشتر حرف بزنی و حتماً به آن بپردازی.
سپاسگزاری از خود
از خودت سپاسگزاری کن در روز چند دقیقه ای را برای خودت وقت بگذار خودت را دوست داشته باش و به خودت عشق بورز. رها باش و در عشق به خودت و بخشش فراوانی را داشته باش خودت را سیراب از سپاسگزاری و قدردانی کن، آن قدر خودت را بمباران از عشق و جملات تاکیدی مثبت کن که از عشق اشباع شوی تا کودک درونت التیام یابد و تو را ببخشد با تو ارتباط بگیرد و به اندازه ایی به او مهربانی کنید که دیگر نیازمند دریافت عشق در بیرون از خود نباشد.
میتوانی یک فهرست از چیزهایی که در دوران کودکی دوست داشتی تهیه کنی مانند یک انیمیشن خاص یا فیلم یا یک شعر یا بازیهای خاص، آنها را در برنامه روزانه خود قرار بده. از ته دل بخند و شادی کن و از سرگرم کردن خود با علایق کودکی خود طفره نرو.
نامه ای به خود بنویسید .(حرف زدن با کودک درون)
در آن خودتان را ببخشید از خودتان عذر خواهی کنید.
بابت خشم هایی که از خود دارید از خود عذر خواهی کنید و خود را ببخشید.
در این نامه مهر آمیز به خود بگویید که چه کار هایی باید برای خود می کردید و نکردید .
چه حرفهایی به خود زدید که نباید می زدید و چه بدیهایی به خود کردید که نباید میکردید.
تا می توانید به خود عشق بدهید.
برای خود هدیه ای بخرید.
به رستورانی خود را دعوت کنید و با خود به تنهایی جشن بگیرید.
دیالوگهای درونی خود را عشق آمیز کنید.
خود را از هر چیزی رها کنید و به خود بیشترین اهمیت را بدهید.
در ادامه
خودتان بابت قضاوتهای بی رحمانه خود ببخشید از خودتان عذر خواهی کنید
بابت سخت گیریهایی که کردید بابت رنج هایی که به خود دادید .
خود را از جملات عشق آلود اشباع کنید و به خودتان بگویید
چه قدر مورد توجه و عشق به خود هستید.
در این مورد به مقاله شادی درونی را به تعویق نیندازیم مراجعه کنید.
نمونه ای از نامه عذر خواهی و پر از عشق به کودک درون
سلام به تو عزیز دلم کودک عزیزم می خواهم در این نامه از تو عذر خواهی کنم. می خواهم مرا ببخشی و مرا عفو کنی بابت تمام زخمهایی که درونت هست و من باعث آن بودم. می خواهم از تو عذر خواهی کنم بابت تمام بی توجهی که به تو کردم، از تو هیچ گاه قدر دانی نکردم، کار های ارزشمند بی شماری را که برایم انجام دادی را ندیدم و بی اعتتنا از آنها رد شدم. مرا ببخش بخاطر کمال گرایی که تو را آزار دادم. بابت اینکه کارهایی که انجام دادی گفتم چرا بهتر از آن نبود هر گاه تو کاری می کردی من بی رحمانه نادیده می گرفتم و بهترش را از تو طلب داشتم.
چگونه از کودک درون عذر خواهی کنیم
از تو معذرت می خواهم که به خاطر دیگران تو را تحت فشار قرار دادم. به علاقمندیهای تو توجه نکردم، تو را ندیدم و برایم نامرئی بودی، حرف دیگران را به خود گرفتم و تو را رنجاندم. من را ببخش که با تو بی رحمانه رفتار کردم احساسات تورا ندیدم و به دیگران و حرفهای ظالمانه آنها بهای بی جا دادم و تو را و علاقه و عشق و وجودت را ندیدم. لطفا مرا ببخش به من بگو چگونه جبران کنم چه طوری باید از دلت در بیاورم هر آن چه که تو را رنجاند.
مرا ببخش
مرا ببخش ای نازنینم، تو کودک درون و معصوم من چه بی رحمانه شکنجه شدی. من در ناآگاهی تو را رنج می دادم می خواهم که مرا ببخشی مرا عفو کنی دیگر با هم رها کنیم هر آنچه که تو را می رنجاند دست به دست هم دهیم و عشق بورزیم. عاشقانه دوستت دارم و می خواهم در اینجا از تو قدردانی کنم و به تو عشق بدهم، سپاسگزار تمام زحماتی که کشیدی باشم و می خواهم عاشقانه تو را در آِغوش بگیرم. من قول می دهم که از حرف زدن با کودک درون خود غافل نشوم. و با تو در ارتباط باشم، ای عشق جانم.
مقاله ای در سایت wikipedia در این مورد وجود دارد.
دوست دارت من ……….
شاد و سعادتمند باشید .
سلام .ممنون این مقاله ی شما کمک خوبی به من کرد .حال دلتون همیشه خوب خوب باشه.