چالش های فردی را چگونه مدیریت کنیم؟

در زندگی همه ما چالش هایی ایجاد می گردد که ما باید مهارت حل آن ها را داشته باشیم. در این مقاله با موضوع مدیریت چالش های فردی با ما همراه باشید.

چالش های فردی کدامند؟

همه ما در طی نمودن مسیر زندگی و پیشرفت، ممکن است که با مشکلات و نا همواری هایی مواجه گردیم. گاهی در انجام کاری شکست خورده ایم و گاهی نیز به دلیل مشکلات زیاد، انگیزه خود را از دست داده ایم. اما پذیرش شکست و چگونگی برخورد ما با آن، مهارتی است که می تواند باعث شود ما نا امید نشویم و انگیزه خود را از دست ندهیم. اگر روشی در کار به ما پاسخ مثبت نداد، به دنبال روشی دیگر باشیم. با کوچک ترین شکستی نا امید نشویم و از ادامه مسیر منصرف نگردیم.

قطعا در زندگی افراد موفق نیز چالش های فردی وجود داشته است. اما پذیرش شکست در آن ها به عنوان یک پله عمل نموده است. یعنی باعث شده که تعادلی در زندگی آن ها ایجاد گردد و بتوانند موانع را به راحتی از سر راه خود بردارند. مدیریت و کنترل چالش های فردی، مهارتی است که هر فرد موفق نیازمند به دانستن آن ها است. در کنار این مقاله می توانید مقاله مدیریت زندگی و مقاله مهارت های خودمدیریتی را نیز مطالعه نموده و از آن بهره ببرید.

در برابر چالش های فردی چگونه عمل کنیم؟

اولین قدم در این مسیر این است که به خودمان یاد آوری کنیم که با آن چه که مواجه می گردیم، ماهیت نسبی خواهد داشت. حتما افرادی را به یاد می آوریم که با چالش های بسیار بزرگتر رو به رو شده اند. پس لازم است که نا امید نشویم و شکر گزاری را فراموش نکنیم. بنابراین زمانی که موانع بر سر راه ما قرار گرفتند، ممکن است ترس بر ما غلبه کند. اضطراب بگیریم و احساس نگرانی کنیم. در چنین شرایطی ذهن ما بدترین سناریو را می سازد و باعث می شود ما هیچ حرکتی نکنیم. اما با یادداشت نمودن، حقایق می توانیم میزان بزرگی و واقعی بودن مشکلات را بررسی نماییم.

ترس می تواند احساسات و باور های منفی را در ذهن ما ایجاد نماید. وقتی که این احساسات ما بر انگیخته می شوند، قدرت پیدا می کنند، قوی می شوند و می توانند آسیب های زیادی را به ما وارد نمایند. اما لازم است که با کنجکاوی بیشتر در مورد احساسات خود، بر آن ها غلبه کرده و باور های منحرف کننده را شناسایی و مهار کنیم.

در زمان ترس و اضطراب، ما ناخودآگاه در حالت بقا قرار خواهیم گرفت. بی محابا به دنبال پاسخ دادن هستیم. حال گاهی از پس آن بر می آییم و گاهی نیز قادر به پاسخ گویی نخواهیم بود. میزان تنفس ما کمتر می گردد. قلبمان تندتر می زند و افکار ما به هم می ریزند. اما با کمی مکث کردن و انجام تنفس عمیق، اکسیژن بیشتری را به مغز خود وارد می کنیم. احساس آرامش بیشتری می کنیم و توانایی صحبت کردن در ما افزایش می یابد. یعنی از حالت بقا خارج می گردیم و به وضعیت موثرتر وارد می گردیم

چکیده:

ما انسان ها به صورت طبیعی افرادی اجتماعی آفریده شده ایم. در زمان دور شدن از دیگران، ترس و اضطراب در ما تشدید می گردد. دچار رخوت می شویم و قادر به انجام فعالیت های خود نیستیم. در چنین شرایطی کمک گرفتن از یک مشاور و یا متخصص می تواند بسیار تاثیر گذار باشد. حتی اگر این امر مقدور نبود، می توانیم در مورد ترس های خود با یک فرد آگاه و قابل اعتماد صحبت کنیم. با این کار یک قدم به سمت جلو می رویم و اجازه ماندگاری ترس را از بین خواهیم برد.