عقل یا احساس !!؟

آیا تا به حال به این مسئله فکر کرده اید که عقل کامل تر است یا احساس؟ تصمیم گیری های شما بر اساس کدام یک از آن ها شکل می گیرد؟ برای رسیدن به پاسخ این سوال ها با ما همراه باشید.

عقل یا احساس! کدام کامل تر هستند؟

همان طور که در مقاله احساسات گفته ایم احساسات، واکنش های ما هستند که هنگام مواجه شدن با موقعیت های متفاوت در ما بروز می کنند. ما در طی روز بر اساس حالت هایی مانند خوشحالی ، غم، ناراحتی، خشم، عصبانیت و … تصمیم گیری می کنیم. همچنین کار هایی را که انجام می دهیم با توجه به احساسی که در ما شکل می گیرد انتخاب می کنیم. پس می توان گفت احساس بخشی جدایی ناپذیر در زندگی ما می باشد.

منطق هر فردی به صورت ابزاری است در جهت تدوین نتیجه گیری عقلانی که بر اساس داده های موجود عمل می کند. منطق هیچ کاری با احساسات ندارد و فقط با اطلاعات موجود سر و کار خواهد داشت. منطقی بودن یعنی نزدیک شدن به یک موقعیت به همراه درک نتیجه. در طی روز ما تصمیم گیری های زیادی را انجام می دهیم. از تصمیمات کوچک روزمره بگیر تا تصمیم گیری های بزرگ و بزرگ تر زندگی. حالا سوال این است که در این تصمیم گیری های ما عقل کاربردی تر است یا احساس؟

تفاوت عقل و احساس در چیست؟

وقتی به ما می گویند که یک کاری به صورت منطقی و عقلانی انجام شده است، نا خودآگاه تصوری در ذهن ما شکل می گیرد که برای آن کار برنامه ریزی جامعی صورت گرفته است. یعنی روی آن فکر شده و برای انجام شدنش، تمامی جوانب امر سنجیده شده است. اما احساس یک پدیده ذهنی و قلبی است. احساسات ما گاهی عمیق تر و گاهی نیز گذرا هستند و می توانند جنبه های مختلف زندگی ما را تحت تاثیر قرار دهند. وقتی می خواهیم عقل و احساس را با یکدیگر مقایسه کنیم،‌ شاید تصور کنیم که احساسات ما بیشتر در موقعیت های عشقی و عاشقی عملکرد خواهند داشت. اما باید بگوییم که این طور نیست. زیرا آن ها در تمامی جنبه های زندگی ما می توانند حضور پر رنگی داشته باشند. به گونه ای که در تصمیم گیری های مهم زندگی ما نقش اساسی و تاثیر گذار داشته باشند.

ترکیب عقل و احساس چگونه است؟

ترکیب برنده یعنی ترکیب عقل و احساس. اصلا مگر می شود بدون وجود این دو تصمیم گیری انجام داد. هیچ کدام از آن ها نیز کار یکی دیگر را نمی تواند انجام دهد. عقل و منطق کار خود را می کند و احساسات نیز کار خودش را انجام می دهد و در نهایت درست ترین اقدام ممکن شکل می گیرد. زیرا به وسیله منطق برنامه ریزی و نقشه مسیر شکل می گیرد و در نهایت به همراه احساسات، انگیزه کافی و شور پیش رفتن در مسیر ایجاد می گردد.

چکیده:

هنگامی که بر سر دو راهی عقل و احساس قرار می گیریم، تجربه ناخوشایندی صورت می گیرد. پس باید تلاش کرد که در همه زمینه های زندگی تصمیم گیری هایمان بر اساس هر دو آن ها شکل گیرد. یعنی این که بر پایه عقل و منطق تصمیم گرفت و بر اساس احساس پای آن تصمیم گیری ایستاد و پیش برد.