تئوری انتخاب چگونه ذهن و زندگی ما را تحت تاثیر قرار می دهد ؟
تمامی رفتار هایی که ما انجام می دهیم، انتخاب خودمان است و باید بگوییم که ما فقط و فقط روی رفتار خودمان کنترل خواهیم داشت. در این مقاله در خصوص تئوری انتخاب برایتان توضیح خواهیم داد.
تئوری انتخاب چیست ؟
تئوری انتخاب در واقع توسط دکتر ویلیام گلاسر ایجاد گردیده است که توضیح رفتار های انسان طبق انگیزه های درونی او می باشد. این تئوری بر کنترل شخص روی رفتار ها و احساسات خود تاکید دارد. طبق نظریه گلاسر همه رفتار های انسان ناشی از پنج نیاز اساسی او می باشد که عبارتند از :
- بقا یا زنده ماندن
- دوست داشته شدن و یا دوست داشتن
- قدرتمند بودن
- آزاد بودن
- تفریح
همچنین اصول تئوری بر اصل های زیر تاکید می نماید که عبارتند از :
- انسان فقط می تواند رفتار خود را کنترل نماید.
- تنها چیزی را که می توانیم به دیگران بدهیم، یا دریافت نماییم اطلاعات می باشد.
- تمامی مشکلات روانشناختی ناشی از مشکلات ارتباطی می باشد.
- وجود این رابطه مشکل دار همواره قسمتی از زندگی ما است.
- چیز هایی که در گذشته ما وجود داشته است بر شرایط فعلی ما اثری غیر قابل انکار و شگرف دارد.
- هر کدام از ما جهان مطلوب خود را در ذهن داریم.
- همه آن چیزی که از ما سر می زند یک رفتار است.
- همه رفتار های ما از افکار، احساس، فیزیولوژی و عمل ما تشکیل شده اند.
- تمام رفتار های کلی ما، توسط اسم یا فعل خاصی نام گذاری شده اند.
تئوری انتخاب و دنیایی که مطلوب ما است :
برداشت های متفاوت ما از واقعیت های زندگی به دنیایی که ما در ذهن خود خالق آن هستیم بستگی دارد. ما هر چیزی را مطلوب بدانیم را در دنیای خودمان جای می دهیم. انسان ها با ساختن دنیای ذهنی خود، احساس خوبی دارند. در واقع می توان گفت یکی از نیاز های اساسی خود را به وسیله آن تامین می کنند. پس نتیجه می گیریم دنیای ذهنی هر شخصی دقیقا منحصر به فرد او می باشد.
تئوری انتخاب و رابطه های بین فردی :
این تئوری می گوید اگر ما با شخصی وارد رابطه احساسی و عاطفی شده ایم، نیاز های بنیادین آن شخص، مکمل نیاز های ما بوده است. همچنین درک متقابلی از دنیای مطلوب همدیگر داشته ایم. بنابراین احتمال ایجاد یک رابطه عاطفی موفق و پایدار بسیار زیاد بوده است. اما اگر به هر دلیلی در این رابطه دچار تعارض شدیم، می توانیم با کمک گرفتن از روان درمانگرها، کنترل بیرونی خود را رها کرده و به دنیای درونی خود برویم تا بتوانیم رابطه در حال از دست رفتن را بهبود ببخشیم.
چکیده :
مشخص است که دنیای واقعی، در اصل شباهتی به دنیای ذهنی مطلوب ما ندارد. ما جهان را طبق حواس خود درک کرده ایم. ما این دنیا را از دید خودمان می بینیم، این دنیای ما بر اساس تجربه هایمان در طول زندگی شکل گرفته است.
تئوری انتخاب به عنوان یک رویکرد واقعیت درمانی، روشی است که امروزه بسیاری از درمان گرها در دنیا به درمان بیماران خود می پردازند. در واقع یک درمانگر که مسلط به این روش می باشد، در طی جلسات درمانی که با شما برگزار می نماید، آموزش می دهد که چگونه روی دنیای درونی خود بتوانید کنترل داشته باشید. در نهایت مشاهده خواهید نمود که چگونه با استفاده از این روش، آرامش به زندگی و روابط شما باز خواهد گشت.
دیدگاهها (0)