وابستگی به نتیجه چه قدر مهم است؟

هر چه قدر که ما بیشتر به نتیجه کار های خود وابسته باشیم، احتمال این که همه چیز آن طور که می خواهیم پیش برود، کمتر می شود. در این مقاله با موضوع وابستگی به نتیجه با ما همراه باشید.

وابستگی به نتیجه یعنی چه؟

وقتی که ما تصمیم می گیریم فعالیتی را آغاز کنیم، ممکن است ترسی درون ما ایجاد گردد که نکند همه چیز خوب پیش نرود. یا دائما به این مسئله فکر می کنیم که چگونه همه چیز را کاملا تحت کنترل خود قرار دهیم. این ترس و نگرانی قطعا روی عملکرد ما نیز تاثیر منفی خواهد داشت. زیرا هر گاه ترس وارد ذهن و افکار ما شود، به همان شکل کیفیت کار نیز پایین تر می آید.

هنگامی که ما تصمیم به انجام عملی داریم، از هدف خود آگاه هستیم و قطعا آینده ای روشن را تجسم می کنیم. اما وابستگی به نتیجه می تواند باعث شود که جواب عکس بگیریم. زیرا دیگر در زمان حال حضور نداریم و دائم در حال نگرانی برای آینده خود هستیم. پس لازم است روی افکار و نگرش خود کمی دقیق تر شویم و اجازه ندهیم که ما را به عقب بر گردانند. در کنار این مقاله می توانید مقاله تغییر نگرش را نیز مطالعه نمایید.

چگونه می توان به نتیجه وابستگی نداشت؟

همه ما در زندگی خود خواسته هایی داریم. برای آن ها برنامه ریزی می کنیم و اقداماتی را نیز انجام می دهیم. تمام تلاش خود را می کنیم و هر ایده ای که لازم باشد را انجام می دهیم. در عین حال از زندگی خود نیز لذت می بریم. با این کار به معنای واقعی در لحظه زندگی می کنیم. اما اگر دائما در ذهن خود بگوییم که چه وقت خواسته ما محق می شود و یا از خود بپرسیم که چرا هر کاری می کنیم به هدف خود نمی رسیم. این باور باعث می شود که از خواسته خود دور تر شویم. زیرا ذهن ما دیگر رها نیست.

اما اگر ما مطمئن هستیم که تمام تلاش خود را انجام داده ایم، دیگر نیازی نیست به نتیجه وابستگی داشته باشیم. فقط کافی است که باور داشته باشیم که همه کار ها در زمان خود و به بهترین شکل ممکن صورت می گیرد. بنابراین با ایمان به خداوند احساس آرامش بیشتری پیدا می کنیم. این فرکانس مثبت ما به کائنات نیز ارسال می شود و تمام هستی کمک می کنند تا ما به خواسته خود نزدیک تر شویم.

لذت بردن از مسیر رسیدن به خواسته ها، قطعا احساس بسیار خوبی به ما می دهد. زیرا باعث می شود که داشتن حس خوب ما معطوف به نتیجه کار ها نباشد. بنابراین اگر حس خوب خود را به نتیجه گره بزنیم، از خواسته های خود نیز دور تر می شویم و همین وابستگی باعث می شود اضطراب و نگرانی بیشتری را تجربه نماییم.

چکیده:

چه قدر خوب است که ما در کنار تلاش هایی که انجام می دهیم، اجازه دهیم که جهان هستی ما را هدایت نماید. وظیفه ما برنامه ریزی و اقدام جهت رسیدن به اهدافمان است. قطعا در مسیر رسیدن به آن ها نیز چالش هایی را تجربه خواهیم نمود. زندگی در کنار خوشی هایش، نا همواری هایی نیز دارد. پس به جای نا امید شدن، کافی است انگیزه خود را از دست ندهیم و هنگام بروز مشکلان با آن ها رو به رو شویم. در چنین شرایطی حتی اگر به خواسته های خود نرسیم، اما درس خود را از زندگی دریافت کرده ایم. ضمن این که حال خوب خود، حس لیافت و لذت زندگی خود را با نتیجه اهدافمان گره نزده ایم.