روابط در قوانین جهان هستی

در این جا به درک عمیق روابط در قوانین جهان هستی می پردازیم

آغازروابط انسان

انسان از وقتی که بوجود آمد در رحم مادر ارتباط را با مادر خود آغاز کرد در ادامه حیاط پس از به دنیا آمدن ارتباط گسترده تر با مادر پدر اقوام وانسانهای دیگرو حتی اجسام و غیره برقرار کرد در ارتباطات چیزهای زیادی آموخت و لازمه حیات بشر وجود ارتباط است .انسان در ارتباط است که می آموزد رشد می کند و بالا می رودو شخصیتش شکل می گیردبا دیگران تعامل به همین دلیل می توانم بگویم ارتباطات مهمترین رکن زندگی انسانها هستند .زیرا در زندگی مدام تکرار می شوند و در ارتباط با دیگران و تعامل با آنها هستیم.

رشد و تعالی درروابط

حالا نکته قابل توجه این است که در اکثر مواقع همین روابط به جای اینکه باعث رشد و تعالی ما شود باعث نزول و انهدام ما می شود و در این جا ما می مانیم که چه کنیم ارتباطات را نمی توان حذف کرد و در ارتباط بودن با این انسانها ی خود محورانسان را به شدت به هم می ریزد با این انسانهای خود خواه با افکار خشم آلود با این ترسها که افراد حاضرند به خاطر منافع خودشان حتی دیگران را به ورطه نابودی بکشانند ودر سطح وسیع تر ارتباط کشورها بخاطرخود خواهی ها به جنگ و پیکار برمی خیزند و هزاران انسلن بی گناه را به کشتار و آوارگی می رسانند.

انسان در جستجوی حس ناب

انسان در این روابط به دنبال حال خوب و احساس بهتر می گردد چون ذاتش در جستجوی ارتباط ناب است می خواهد این را نیاز و احساس ذاتی بشری را از انسانهای دیگر بگیرد بنابراین می خواهد این را در وجود پارتنر یا شریک زندگی خود بیابد در اوایل ارتباط آن را کمی تجربه می کند و حس خوبی دارد ولی با گذشت زمان می بیند که این رابطه هم اعماق وجود او را اغنا نمی کند وحال خوبی ندارد و در جستجوی چاره ای برای رفع این نیاز خود در ابعاد دیگر زندگی و یا در انسانهای دیگر می گردد.و باز هم نا امید تر وافسرده تر می گردد.

مهم ترین روابط انسان

دراین جا باید بگویم که مسیری که اکثر انسانها برای احساس بهتر در ارتباط را جستجو می کنند بسیار مسیر اشتباهی است که به نا کجا آباد ختم می شود مهم ترین روابط انسان که او را به اغنای واقعی می رساند رابطه با معبود خودش یعنی خالق هستی است که همان ارتباط با وجود اصلی خودش است تا زمانی که انسان به این درک نرسد که این رابطه را باید از ریشه درست کند هیچ روانشناس و روانکاو و پر فسوری نمی تواند به او کمک کند انسان این ارتباط را باید در خود ترمیم کند و بقیه ارتباطات خودبه خود بدون هیچ تلاشی التیام می یابند.

با خودت آشتی کن

تا با وجود خودت آشتی نکنی هیچ گونه روابط در بیرون از وجودت درست نمی شود
و اگر هم با تکنیک و روانشناس و غیره کمی بهتر شود
در نهایت باز هم به همان رابطه قبل بر می گردد
مگر این که مشاور و در مانگر با مهارت و هوشمندانه تو را با درون خودت آشتی دهد.
و تو هم این را درک کنی
که تغییر نگرش تو در شفایت مهم است تا احساس تو با خودت تغییر نکند و ارتقا نیابد
ارتباطات دیگر تو شفا نخواهند یافت .
ارتباط خودت را با خالق هستی یکی کن
و آن گاه که دیگربرای تو مهم نیست تو نظاره گر روابط زیبا خواهی بود .

رهایی

نکته اصلی روابط در ارتباط هماهنگ با خود و رهایی نهفته است درعدم مقاومت در رها بودن از ذهن بیرون آمدن و به درون رفتن و عشق ورزیدن به خود.زمانی که شروع می کنی به عشق ورزیدن به خود عشق واقعی و ناب در تو جاری می شود و وجودت را سیراب می کند و تو دیگر نیازی به عشق بیرون از خودت نداری ولی عشق بیرونی هم می آید و اگر آمد هم تو با حس خوب و. عالی آن را می پذیری و از ارتباط با او لذت می بری ولی این بار متفاوت است چون این عشق از سر چشمه وجود تو آمده است.ولی باز هم تو وابسته نیستی .برای این مطلب به مقاله مقاومت مراجعه کنید .

در ادامه روابط و ارتباط با خود….

تو رهای رها و با خود وجودیت هماهنگ هستی
وچون هماهنگی عشق های ناب به سوی تو می آیند
و حالا دیگر برای تو فرقی نمی کند چون از درون این خلا را پر کرده ای
و اگر این عشق آمد سپاسگزار معبودت هستی ودیگر وابسته و نیازمند نخواهی بود.

در این مورد درسایت victoriaalbina داده شده است .

دوست دار شما
آزیتا مهدی پور